TOP داستان های واقعی SECRETS

Top داستان های واقعی Secrets

Top داستان های واقعی Secrets

Blog Article

علی را دوست داشتم و می‌خواستم با او خوشبخت شوم اما الان برخلاف میلم در حال جدا شدن هستیم.

خودشان می‌گفتند: «زمانی که هدا احساس دلتنگی می‌کند اشکان با ماشین دم منزلش می‌رود و شب را تا صبح در کوچه می‌ماند تا هدا احساس دلتنگی نکند.» با هر کدام از این دو نفر به تنهایی نیز صحبت کردم و اشکان گفت که توجه هدا به او مانند مادرش است و برایش خیلی زيباست که هدا دائم نگران اوست و هروقت که بیمار می‌شود به سرعت به مداوای او می‌پردازد و مراقبش است.

تاجری بود کـه ورشکست شده بود، روزی یکی از بزرگان برای تصمیم‌گیری در مورد یک موضوع تجاری نیاز بـه مشاور داشت، از خدمتکاران خود خواست تا ان مرد تاجر را نزد او آورند.
داستان
یه روز کـه می‌خواسته بره شکار از بس عجله داشته اشتباهی چترش رو بـه جای تفنگش برمیداره و میره توی جنگل…

امکانات ویژه برای برگزاری کنفرانس‌ها در هتل پارس شیراز

 ناگهان صدای بلندی به گوش رسید. پدر با فرمان دست و پنجه نرم می‌کرد تا کنترل لاستیک‌ها را از دست ندهد، اما ماشین روی جاده‌ی خیس بارانی لیز خورد و به دیوار سنگی برخورد کرد.

گدائی کـه ستاره داوود داشت بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد بـه گدای صاحب صلیب و گفت:

کشتی دزدان دریایی آمریکا، مری سلست، که به طرز غیرقابل توضیحی متروک مانده بود، در نزدیکی جزایر آزور در سال ۱۸۷۲ پیدا شد.

پیرمرد بلافاصله گفت: این امکان نداره! حتما یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده!

در اروپای قرن هجدهم و نوزدهم، به‌ویژه در انگلستان دوران ویکتوریایی تعداد کسانی که به اشتباه دفن می‌شدند آنچنان زیاد بود که تابوت‌سازان به فکر ساخت تابوت‌های ویژه‌ای افتادند. این تابوت‌های ایمن طوری طراحی شده بودند که فرد بتواند با دمیدن در شاخ یا به صدا در آوردن زنگوله دیگران را خبر کند.

شما در مجله اتاق فرار می‌توانید جدیدترین اتاق فرارها را مشاهده و رزرو نمایید.

در دهه ۱۹۷۰، این مزرعه توسط خانواده مایرز خریداری شد و به یک مسافرخانه تختخواب و صبحانه تبدیل شد. از آن زمان تجسمات و صداهای شبح‌وار در آن‌جا گزارش شده است.

» این نوارها آنقدر خوب و قانع‌کننده تهیه شده بودند که صدها نفر از میدان‌های نبرد متواری شدند و به کوهستان پناه بردند. البته تمام سربازان ویتنامی فریب آمریکایی‌ها را نخوردند. اما در هر دو حالت این عملیات روانی تأثیرگذار بود. چراکه سربازان باقی‌مانده نیز با خشم به سمت این اصوات وهم‌آور شلیک می‌کردند تا در کسری از ثانیه خود زیر آماج گلوله‌های دشمن قرار گیرند.

در این صورت بسادگی نمیتوان توضیحی ارائه داد. مگر اینکه بگوییم

Report this page